۱۳۹۰ آذر ۲۸, دوشنبه

نامه ای به میرحسین

میرحسین جان؛
این نامه را به تو می نگارم در روزگاری که محمد نوری زاد خواسته تا به رهبرش نامه بنویسیم.
هرچه اندیشیدم، نامه را برای کی می نویسند که اندک فهم و شعوری در وی یافت شود. نامه را برای کسی می نویسند که امیدی به اصلاح وی باشد. یا حتی نامه را برای کسی می نویسند که گرچه از شعور عاری باشد ولی اصل نامه را بتوان بعد ها به عنوان سندی استفاده کرد.
حقیقتا از لحن نامه های نوری زاد ناراضی هستم؛ چرا که هنوز جلاد زمانه را با الفاظی می جوید که برای قهرمانان بکار باید برد نه برای سفاکین و جلادین
از همین رو، تصمیم گرفتم برای تو نامه بنگارم؛ چون دیدم که در دورانی که به مردم به دید رعایا نگاه می شود و خوان ها به خواص خوانده می شوند؛ تو پای در مسیر مردم قرار دادی و با تمام سختی ها سر سوزنی از مسیر بر نگشتی.
نامه را به تو می نویسم؛ به تو ای که محکومت می کنند به کسی که به دوران طلایی امام معتقد بود. نمی دانم چرا وقتی مثلا رضا پهلوی هنوز به دوران طلایی پدرش معتقد است و هنوز که هنوزه کودتا علیه مصدق را محکوم نمی کند ، آنقدر مورد تاخت و تاز نیست که تو مورد حمله قرار می گیری.
من به عنوان نسلی که به دمکراسی معتقدم نه دوران شاه و نه دوران خمینی را قبول می کنم. اما به تو می بالم چرا که برای ما ایستادی؛ برای ما هایی که حتی می دانستی تفکر تو را کامل قبول نداریم و تنها شاید بر محور دمکراسی اشتراک داریم.
برای تو ایی که در ایران بودی و از ایرانیان دفاع کردی؛ نه چون خارج نشینانی که جای خوش نموده اند و تنها انتقاد می کنند که چرا مردم تار و پود رژیم را یک شبه بر هم نمی زنند.
هنوز خاطره تو و زهرا رهنورد در خیابان آزادی ؛ پس از انتخابات در ذهنم هست.
روزی که حتی تهدید به مرگ شده بودی ولی آمدی. آمدنت چنان قدرتی به ما داد که ایستادیم و تا بودی این درخت سترگ و پایدار ایستاده بود.
از وقتی که در اسارت هستی اتفاقات زیادی افتاده؛ این روزها مردم مصر را می بینم که حتی پس از انقلابشان به شکل وحشیانه ای سرکوب می شوند. متاسفانه دمکراسی برای کشورهای عربی؛ مانند انقلاب 57 بود.
هنوز فاصله دارند تا کشورهایی مثل آمریکا و ما گرچه در انتظار نشسته ایم ولی درس می گیریم از اتفاق هایی که در پیرامون ما در جریان است.
امیدوارم که روزی دگر برسد که من و تو و همه ایرانیان آزاد باشیم.

۱۳۹۰ مهر ۱۹, سه‌شنبه

ایران بحرین را نابود کرد

تیم ملی ایران با قدرت توانست از سد بحرین عبور کند.
ایران برخلاف بازی های سنتی تیم ملی با زدن اولین گل دفاع نکرد و با حمله های حساب شده و پرتعداد سنگین ترین شکست تاریخ  مسابقات ایران و بحرین را به این تیم تحمیل کرد.
تیم بحرین علیرغم حاشیه سازی بسیار قبل از بازی نتوانست در برابر ایران طاقت بیاورد و در مقابل تیم ایران تحقیر شد.

جدیت داور مسابقه نیز در اخراج درست بازیکن بحرین در ابتدای مسابقه باعث شد بازیکنان بحرین به بازی خشونت بار روی نیاورند.

بحرین حتی با باخت شش بر صفر تا انتهای مسابقه دفاع می کرد.

۱۳۹۰ شهریور ۳۰, چهارشنبه

طرح جایگزینی نخست وزیر به جای رییس‌جمهور




۱۳۹۰ مرداد ۲۲, شنبه

نیاز به حرکت جنبش سبز

این روزها رژیم جمهوری اسلامی پا را از گلیم خود فراتر نهاده و طی اخباری از قصد خود برای محاکمه موسوی و کروبی پرده بر می دارد.
بر من و توست که راهی را که آغاز کرده ایم ادامه دهیم و رهبران جنبش سبز را که به خاطر ما دست از مطالبات ما نکشیدند را تنها نگذاریم
وقت آنست که دوباره حرکت های ما سازماندهی شود تا در فرصت های پیش رو رژیم را با چالشی عظیم مواجه کنیم.
وقت تنگ است و راه دراز

همراه شو عزیز

۱۳۹۰ مرداد ۱۹, چهارشنبه

بالاترین و حذف دل به خواه لینک ها

هر چی توی این بالاچیق اعتراض می کنیم؛ یکی هم پیدا نمی شه جواب بده؛ من نمی دونم این بالایارهای محترم رو بالاترین از توی تخم مرغ شانسی پیدا می کنه؟؟؟؟
این لینک رو حذف کردن:
http://balatarin.com/permlink/2011/8/10/2659789
به علت  ارسال لینک تکراری با تغییر در آدرس 

واقعا دلم می خواد اون بالایاری که این رو حذف کرده بیاد دلیلش رو بگه.
این اولین بار نیست و تا حال چند لینک دیگر من نیز به همین منوال حذف شده و گندش رو دیگه در آوردن.
جالب اینه که وقتی می ری تو سایت سهام نیوز و دکمه بالاترین رو می زنی ؛ میگه لینک اضافه شده؛ وبعد هم که می ری می بینی می بینی همینی بوده که من پست کردم و نوشته این لینک به علت تکراری یا تغییر در آدرس حذف شده!!!!!

واقعا که شورش رو درآوردین

۱۳۹۰ مرداد ۱۶, یکشنبه

حکم آسانسور سواری در هنگام افطار

از آنجاییکه عظام محترم دبی اعلام نمودند که ساکنان برج های بلند باید دیرتر افطار کنند و زمان افطار بستگی به طبقه سکونت شما دارد؛ از این به بعد احکام سوار شدن آسانسور به شکل ذیل تغییر می کند.
روابط عمومی حوزه علمیه قم اعلام کرد احتیاط مستحب آنست که روزه داران عزیز هنگام افطار سوار آسانسور شده و به طبقات بالای ساختمان ها بروند تا مدت زمان بیشتری گرسنه بمانند.
در همین راستا حکم سوار اسانسور شدن از طبقات پایین به بالا در زمان افطار دخول با پای راست است که اگر خدای ناکرده ملک الموت نزول اجلال نمودند؛ روزه دار در هنگام عمل مستحبه شده باشد.

همچنین این روابط عمومی اعلام کرد که عزیمت از طبقات بالای برج به طبقات زیرین در هنگام غروب افتاب اکیدا حرام بودم و مرتکبین این عمل می بایست علاوه بر اطعام فقیر؛ شصت روز در بالاترین طبقه موجود در بلد خویش روزه نمایند.
همچنین در صورتی که روزه دار از طبقه بالا به پایین عزیمت می نماید؛حکم همان حکم ورود به مستراح است که در آن فرد مسلمان می بایست با پای چپ به آسانسور دخول نماید.

همچنین مطابق با آیه شریفه شماره 48 سوره مائده که می فرماید در کار خیر سبقت بگیرید؛ واجب است که در هنگام سوار شدن به آسانسور ؛ حمله نموده و رحم ننمایند.

والسلام علیکم

نظر به تخصصی بودن موضوع قراره یک پوزیشن آیت الله العظمی ای در حوزه علمیه قم باز شود تا در این زمینه تحقیق بیشتر به عمل آید.


آیت الله های عزیز می توانند جهت دریافت اطلاعات بیشتر با حوزه تماس حاصل نمایند.

۱۳۹۰ مرداد ۸, شنبه

تی شرت اهدایی علی کریمی به زنده یاد اشکان سهرابی



تی شرت امضا شده از طرف علی کریمی

تقدیم به زنده یاد اشکان سهرابی که همیشه برای ما زنده خواهد ماند

نقل از فیس بوک انقلاب سبز

۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه

نامه اي به میر حسین موسوی /هیلا صدیقی

برگرفته از صفحه هیلا صدیقی در فیس بوک:


کس نمی گوید که یاری داشت حق دوستی

حق شناسان را چه حال افتاد ،یاران را چه شد



...سلام ، مرد روزهای سبز ...

سلامی گرم ، به داغی تب تند تیرماه تهران که خاطراتش هنوز سینه هایمان را می سوزاند...

تو را نمی شناختم ، جز بنام نخست وزیر روزگاری که نه دلبستگی به تاریخش داشتم و نه سن و سالی برای به خاطر داشتن آن ...

تو را نمی شناختم ، جز به تیتر خبرهایی که باز: « میرحسین موسوی نیامد » انتخابات به انتخابات...

تو را نمی شناختم تا روزهایی که پاسخ خاتمی به تمام دعوت های گروهها و دسته های مختلف برای حضورش در انتخابات ، فراخوان از تو بود برای آمدنت به میدان ...

همان روزهایی که کمتر از یکسال مانده بود به خرداد 88 و هنوز ما مانده بودیم و عرصه ای خالی از یک مرد که بیاید و حوصله های مه گرفته مان را امیدوار کند به آغاز فصل جدیدی برای این سرزمین ...

گروهی از همان ابتدا سازماندهی کردند برای دعوت از خاتمی ، گروهی اما به دنبال فرصت های جدیدتر بودند و گروهی دیگر منتظر ، تا تکلیف « یا من یا موسوی » روشن شود ... زمان به تنگ آمد و باز تو نیامدی ... پاسخ بی قراری های جماعتی بی تکلیف ، قبول خاتمی بود در بهمن 87 ... ستادها به راه افتاد وهمصدایی گروه ها و دسته هایی که حالا هم مسیر بودند ، هیاهویی به پا کرد ... برنامه ی سفرها و همایش ها و تبلیغات ، یکی یکی چیده می شد... که ناگهان تو آمدی ... آمدی و این آمدن نابهنگامت دل خیلی ها را شکست ... تمام برنامه ها و هزینه هایمان نقش برآب شد ... آخرین روزهای سال بود و خاتمی خیال کنار کشیدن به سر داشت ... نشست ها به شعار « یا خاتمی یا تحریم » برخی جوانان آراسته میشد ... پیام ها ، دیدارها ، نوشته ها و همه و همه برای راضی کردن خاتمی به ماندن ، فایده نداشت . او پیش از مردم ، تو را برگزیده بود و به این گزینش ایمان داشت ... آخرین سه شنبه سال و تالار همایش های رایزن ، مراسم قدردانی خاتمی بود از حامیانش و انصراف رسمی او از نامزدی در انتخابات... شوک بزرگی به همه ما وارد شده بود ... زمانی نداشتیم و تمام راهی که آمده بودیم بی ثمرمانده بود... مانده بودیم در این زمان کوتاه ، چطور این آمدنت را توجیه کنیم که به قیمت این همه فرصت سوزی بود و به قیمت یکبار آمدن و رفتن خاتمی ! ... چند روزی همه ساکت و خانه نشین شدیم ... حامیان تو خیلی زود ستادها و سایت هایشان را راه اندازی کردند... به نظر می آمد دغدغه ای هم نداشتند برای اینکه جماعت ما را با خود همراه کنند...آنروزها برایت نامه ای نوشتم پر از چرا ! پراز نقد و سوال بابت بیست سال سکوت و این آمدن نابهنگام ، بابت بی پاسخ گذاشتن فراخوان خاتمی در هفته ها و ماه های پیش از آن ... نامه ای که هرگز منتشر نشد ... چرا که مصلحت اندیشی در آنروزها ما را بر آن واداشت تا نفسی تازه کنیم و به جبهه تو بیاییم و خود نیز بشویم حامی تو ... آنروزها هدف مشترکی داشتیم و آن دوباره نسپردن قوه مجریه به تیم احمدی نژاد « جریان انحرافی !» بود و ادامه راه نیمه تمام اصلاحات ...

شاید کمی عجیب باشد تا به این حد صریح نوشتن . آنهم در این روزهای پر التهاب... اما بگذار صادقانه برایت بگویم از شکاف عمیقی که میان حامیان تو بود و جماعت ما ( گروه ها و دسته های مختلف ائتلاف اصلاح طلبان و جمعی از جوانان غیر جزبی )

برخی «البته برخی » از اطرافیان تو آنروزها چنان به برد ایمان داشتند و تو را از پیش ، رئیس جمهور آینده می دیدند که بی اختیار از سهامدار شدن این گروه در پیروزی آینده ممانعت می کردند . تمام برنامه ها ، همایش ها و فعالیت های ما در آنروزها یا با حذف وسانسور در سایتهای وابسته به تو منتشر می شد یا اصلا به کل نادیده گرفته می شد... این انحصارطلبی ، صفتی بود که همان افراد هم ، برخی از اصلاح طلبان را به داشتن آن متهم می کردند و شاید همین نگاه های متقابل بود که این شکاف ها را عمیق تر می کرد و افراد بی طرفی چون ما را دل چرکین می نمود و نسبت به آینده نگران می ساخت.

آنها کار خود را می کردند و ما هم کار خود را ... نه اینکه هیچ ارتباطی نبود ، نه . پیوندها و مشارکت های بسیاری وجود داشت اما پشت پرده شکاف عمیقی بود که تا روز انتخابات ادامه داشت ...

22خرداد که به غروب نزدیک می شد ، تا حدی دستمان آمده بود که قرار است چه بر سرمان بیاید ... شمارش آرا که آغاز شد، حمله به ستاد ها وبازداشت فعالان که شروع شد ، دنیا انگار روی سرمان خراب می شد. شب از نیمه می گذشت و خطر کنار گوشمان و سایه به سایه ما بود . قرار بود شب را در ستادها بمانیم که ماندیم . اما چطور گذشت آن ساعت ها و آن دقایق، فقط آنها که بودند می دانند ... ساعت از سه و نیم صبح گذشته بود که وحشت زده با تماس دوستان از ستاد خارج شدم ، پیش از آن که ... برای اولین بار اعتراف میکنم که خیلی از ما آن شب گمان می کردیم ، دستشان به هرکدام از ما که برسد یا زنده نخواهیم ماند و یا روزگار بدتر از مرگ را تجربه خواهیم کرد ...فقط آنهایی که بودند می دانند که آن شب چطور سحر شد و ما چگونه عزیزانمان را برای آخرین بار، بغض کرده و بهت زده تماشا کردیم و در دلمان با همه چیز وداع گفتیم ... نزدیک صبح خوابیدم، بی آنکه رغبتی به بیداری داشته باشم ... صبح که شد ، مردمی که با شعار الله اکبر به خیابان آمده بودند ، چشمانمان را به آسمان امید گشودند . و زمانی که تو پایمردانه برعهد خود ایستادی و اولین پیام خود را به گوش مردم رساندی که برای رای مردم ایستادگی خواهی کرد ، زندگی دوباره در رگ هایمان جریان یافت . همان روز در دلم هزاربار خاتمی را شکر گفتم که برای آمدن تو مصرانه کنار کشید و پیش از ما ، تو را برگزید... به راستی که تو مرد روز شنبه بودی... تو را بعد از آن شناختم ... وقتی غسل شهادت می کردی و شانه به شانه مردم به خیابان ها می آمدی ، وقتی عزیزترین هایت در مقابل چشمانت ترور می شدند و تو مثل سرو ایستادی و رنج های خود را در مقابل رنج مردم بزرگ نمایی نمی کردی . وقتی میان زندانیان گمنام و زندانیان مشهور تفاوتی نمی اندیشیدی و برای تمامی آزادیخواهان ، حزبی یا غیرحزبی به یک اندازه احترام و حق قائل می شدی. وقتی یک به یک خانواده شهدا را دلجویی می کردی بی آنکه عقاید مذهبی یا سیاسیشان را تفتیش کرده باشی ... بعد از 22 خرداد دیگر فرقی نمی کرد از کدام حزب باشی در کدام ستاد فعال بوده باشی یا با چه گروهی و با چه اسمی آمده باشی ... همه با هم یکپارچه بودیم . همه یا تحت تعقیب بودیم یا در زندان یا آواره غربت . مردم برای آمدن و برای فریاد زدن ، دیگر نیازی به تبلیغ و ستاد و بودجه و برنامه ریزی ما نداشتند ... شکاف از میان ما چنان برداشته شد که دوستی های عمیقی را برایمان به ارمغان آورد . ما بعد از 22 خرداد چنان اتحاد شیرینی به دست آوردیم که شاید با رئیس جمهور شدن تو حتی هرگز آنرا تجربه نمی کردیم ...

میر حسین موسوی ، مرد روزهای زایش عشق و همصدایی...

روزی که تو را به حصر بردند با تمام دلشکستگی ها و احساسات شخصی اما خوشحال بودم و مغرور از اینکه این لباس حصر، برازنده قامت تو بود...باید این روزها را تجربه می کردی تا حکایت مصیبت های رفته بر زندانیان سیاسی را لمس کرده باشی ، باید این روزها را تجربه می کردی تا اگر روزی بر کرسی ریاست جمهوری نشستی ، در زندان ها را بروی منتقدان و معترضان سیاسی نگشایی ،باید این روزها را تجربه می کردی تا حسابت را با خودت و با تاریخ این سرزمین و این مردم ، پاک کنی ، باید این روزها را تجربه می کردی تا از ما و از میان مردم باشی ، باید این روزها را تجربه می کردی تا ببینند که اسرائیل و امریکا کسی را برای جایگزین کردن شما نداشت ! و باید این روزها را تجربه می کردی تا بر تمام فرصت طلبان روشن شود که جنبش سبز ما رهبر دارد ... که در نبود تو مردم ما به هر دعوتی جان در آستین نمی گذارند... و اگر گاهی مردم تردید کردند ، دلگیر نشو، چرا که بسیاری معنی رهبری را با قیمومیت اشتباه گرفتند که اگر مفهوم رهبر همان پیشرو باشد تو در تمام این دوسال هم مسیر مردم و پیشرو بودی... گروهی که می خواستند از تو وکروبی عبور کنند همان هایی هستند که با تماشای حضور میلیونی مردم در روزهای پس از انتخابات چنان به پیروزی این جنبش و حرکت مردم مطمئن شدند که می خواستند شما را و تمام اطلاح طلبان را از سهامداری درپیروزی آینده ، پیشاپیش کنار بزنند ، همان هایی که با تخریب و انکار، سمباده به قامت این جریان سبز کشیدند و ناخواسته بسیاری را دلسرد کردند و هنوزهم در خواب عمیق غفلت به سر می برند و دست از تخریب برنمی دارند ... این روزها بازار وطن پرستی داغ است ... اگرچه برای برخی زندان و شکنجه و تهدید و غیره به همراه دارد اما برای گروهی هم شهرت ، پول و ثروت به ارمغان می آورد . این روزها که برخی دم از عشق به وطن می زنند و بعد از کشور خارج می شوند تا مردم به پا خیزند و آزادی به دست آید ، این روزها که برخی یک عشوه سیاسی می آیند تا جواز رفتن بگیرند و دور از مرزها شهرت و مخاطب به دست بیاورند... تو اینجایی وبا ما و با یک دنیا تهدید و خطر... و این یک دنیا ارزش دارد...

میرحسین ! این روزها هم بر تو و هم برما عجیب سخت می گذرد... زندان ها گشاده ، دلهامان تنگ ، و صبرهایمان فراخ شده است . مردم از زندان و شکنجه و دادگاه و بازجویی بسیار شنیده اند اما هیچ کس نمی داند که این زندانیان و متهمان و فعالان سیاسی چه آمد بر سر عاشقانه ها و کودکانه ها وشخصی هایشان ... چه خانواده ها که به اختیار یا به زور از هم پاشیده شد . چه بیماری های روحی و جسمی که به جان ها رخنه کرد و چه دلهای کودکانه که پشت میله های ملاقاتی با پدرها و مادرهای زندانی پژمرده شد ... دوسال می گذرد و انگار دو سال است که تمام زندگیمان متوقف شده و آرزوها و رویاهایمان به خواب رفته است و اگرچه دلمان برای یک روز شاد و آزاد و بی شنود تنگ شده ، برای یک روز ، زندگی بدون چشمان مراقبی که سایه به سایه همراه ماست ، برای هفته ها و ماه ها ی بی احضار و بازجویی اما هنوز پای تمام خواسته های بر حقمان ایستاده ایم . این روزهای سرد و سخت روزهای پس دادن تاوان اشتباهات گذشته برخی از بزرگتر ها و روزهای تجربه اندوزی و بزرگ ترشدن ماست . ما شکایتی از این بزرگ شدن ها نداریم و از همه آنهایی که این روزها دلنگران ما هستند می خواهیم برای بازکردن این فضای خفقان برما ، از خواسته های بر حق ما نگذرند و از مواضعمان کوتاه نیایند... برای ما انتخابات آینده ابزار گرو کشی نیست ... انتخابات نیازی به آرای ناقابل 13 میلیونی ! ما ندارد . هنوز نامزدهای انتخاباتی ما در حصر خانگی هستند و ما خیال نداریم گروه دیگری را قربانی این بازی ها کنیم . و هرگز نمایندگانی را که به اسم اصلاح طلب چشم خود را بر خون های ریخته شده می بندند و طمع نشستن بر کرسی مجلس را در سر دارند نه می بخشیم و نه از خود می دانیم...

میر حسین ! صبر ، صبر و صبر آخرین پیام تو بود و ما از تو آموختیم آنقدر صبور باشیم تا روزی برسد که همه مردم بدانند که ما عشق مشترکی داریم بنام ایران و آرزوهای مشترک مثل آزادی و آبادی و ایده آل های مشترک مثل سرزمینی که در آن ظلم ، زور ، جهل ، تحجر ، دروغ ، تفتیش عقاید ، تبعیض جنسیت و غیره و غیره نباشد ... اما افسوس که هنوز زبانمان مشترک نیست وآنچه که هنوز ما را در یک رنگ جا نمی دهد همین زبان ها و راه های متفاوت ماست . ما صبر می کنیم تا روزی که تمام هموطنانمان باور کنند که ما همه چون خواهر و برادرانی هستیم که آرزویی جز همزیستی و صلح در دل نداریم . روزی که تمام شکاف ها از میانمان برداشته شود آنروز روز آزادی و آبادی ست ...

خواسته هایمان پابرجا و عهدهامان پایدارست و اولین حق ما آزادی شما و اطمینان از سلامتیتان ، هر چه سریعتر ...



هیلا صدیقی

تیرماه 90

۱۳۹۰ تیر ۸, چهارشنبه

شرکت و دعوت شرکت در انتخابات خط قرمز ما خواهد بود

معرفت در گرانی است به هر کس ندهندش
پر طاووس قشنگ است، به کرکس ندهندش

سخنان اخیر اصلاح طلبان مبنی بر شرکت در انتخابات؛ اصراری است که عده ای بر بی شرافتی خود می کنند. مگر می شود شرف داشت و سخن از شرکت در انتخابات فرمایشی رژیمی کرد که فرزندان این مرز و بوم را به خاک و خون کشیده؟ مگر میشود بویی از انسانیت برده باشی و سخن از شرکت در انتخاباتی را بکنی که دو کاندید قببل از آن، به صرف پافشاری بر حق رای دهندگان به خود در حبس به سر می برند؟ مگر می شود انسان بود، اعتصاب های غذا را دید و اینگونه سخن راند؟

جناب اقای خاتمی و سایر اصلاح طلببان؛ بدانید که شرکت در انتخابات و سخن از آن خط قرمز ما است و نتیجه آن جز بی آبرویی برای شما چیزی به ارمغان نخواهد داشت.

۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

من سبز خواهم ماند

پیرو اخباری که از اطلاح طلبان مبنی بر ورود آنها به انتخابات با رنگی موسوم به سفید یا هر چه دیگر مطرح می گردد؛ دوست دارم باز با صدای بلند به ایشان گوشزد کنم؛ من همچنان سبز خواهم ماند.
تا هنگامی که 2 همراه عزیز سبزو همسرانشان و زندانیان سبزآزاد نشوند، تا وقتی که قاتلین حاضر به پاسخگویی در قبال کشتن سایر فرزندان سبز این مرز و بوم نشوند؛ تا وقتی که رای سبزی که من دادم به حساب آورده نشود؛ تا زمانی که من حق انتخاب واقعی سیستم جکومتی مملکت خود را نداشته باشم؛ در هیچ انتخابات فرمایشی ای شرکت نخواهم کرد.
دوست دارم دوباره همانطور که پس از انتخابات فریاد زدم بگویم "من سبز خواهم ماند"

۱۳۹۰ تیر ۲, پنجشنبه

طلسم صعود تیم فوتبال ایران به المپیک همچنان باقی ماند

تیم فوتبال ایران با باخت 2 بر صفر در مقابل عراق در ورزشگاه آزادی از صعود به المپیک باز ماند.


ورزش مون که به اینجا رسیدیم؛ خدا به داد وزارت نفت برسه!!

۱۳۹۰ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

هموطن بشتاب، فریاد مرگ بر خامنه ای،فردا چهارشنبه 10 شب

وقت تنگ است، جای آن است که حداقل پشتیبانی خود را از زندانی های عزیزی که اعتصاب غذا کرده اند با فریاد مرگ بر خامنه ای فردا شب اعلام کنیم.

تنها یک روز برای اطلاع رسانی فرصت داریم؛

همراه شو عزیز

۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبه

بازپرسی دوباره از هیلا صدیقی در اوین

این متن رو از صفحه فیس بوک هیلا صدیقی نقل می کنم:



برای صبح روز 22 خرداد 90 دوباره احضار می شوم اوین . با خودم می گویم دو سال پیش این موقع در صف انتخابات بودم و حالا می روم که لابد بگویند( رایت را که دادی بنشین سرجایت و حرف زیاد نزن ) طبق معمول هربار، باز نمی دانم برمیگردم خانه یا قرار است بازداشت شوم . پس با همه نزدیکان خداحافظی میکنم . صبح فردا می روم اوین . بازپرس مرد میانسالی ست ک...ه تا به حال ندیدمش . خوشحالم که خیلی جوان نیست اینبار. بعد از انجام کارهای رسمی و تفهیم و دفاع و امضا و ... شروع می کند به نصیحت کردن . عجیب مهربان است ! و من حیرت زده فقط گوش می کنم . می گوید شاعران باید مسئول باشند نسبت به جامعه نه مانند بسیاری از شاعران تاریخ ما که خنثی بودند و در هر شرایطی از گل و بلبل و خال یار شعر می سرودند . اما شما هم نباید از جامعه سیاه نمایی کنید . نباید جوانان را نسبت به اوضاع نا امید کنید . می گویم شعرهای من سراسر امید است . من که از رویش دوباره و بهار و آبادی گفتم ایراد می گیرند چرا گفتی سبزست دوباره ؟ باز هم همان نصیجت ها را ادامه می دهد می گوید ما شیعه مسلمانیم . شیعیان حق ندارند ناامید شوند . بالاترین مصیبت ها را ائمه ما دیدند و ناامید نشدند . حضرت زینب آنهمه مصیبت دید و باز فریاد امید زد... می فهمم باید با زبان خودش حرف بزنم. می گویم اگر الگوی ما حضرت زینب باشد او که بی هیچ ترسی حقایق ظلمی که بر آنها رفت را فریاد زد . من هم آنچه را که بر هم نسلانم گذشت فریاد زدم . می گوید حضرت زینب در برابر یزیدیان فریاد زد شما که در برابر یزیدیان نیستید . اینها همه خواهران و برادران شما هستند ... حس میکنم تمام وجودم را درد فرا می گیرد . هدی ، هاله ، سهراب ، ندا ، امیر ، اشکان ، ترانه و بسیاری دیگر از مقابل چشمانم رد می شوند . صدایم آرامتر می شود و نگاهم پر از افسوس... می گویم اگر ما را به چشم خواهر و برادران خود دیده بودید که هرگز این چنین نمی شد که ما مجبور باشیم در وصف همنسلانمان سوگ نامه بنویسیم .... لحظه ای فقط مکث می کند و ناامید در چشمانم می نگرد بعد والسلام می گوید و اشاره می کند بروم . از ساختمان خارج می شوم . بیرون در ، پدر و مادرم با دیدن من دوباره خوشحال می شوند و با سرعت به سوی من می آیند . اما من هنوز دلم می لرزد به یاد خواهران و برادرانم ...

۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

من اگر برخيزم، تو اگر برخيزي، همه برمي خيزند

روزی که همگی منتظر آن بودیم فرا می رسد.
همراه شو تا از نوزده خرداد خواب را بر کودتاچیان آشفته سازیم.

از شب 19 خرداد تا 22 خرداد همه شب ساعت 10 بانگ الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور را در پشت بام ها سر دهیم .

اندکی صببر سحر نزدیک است.

۱۳۹۰ خرداد ۱۴, شنبه

ما را چه شده است که بجای حمایت از مردم و آمادگی برای اعتراض، به یکدیگر پرداخته ایم

جنبش سبز جنبشی قدرتمند بود و هست اگر بتواند افراد و تفکر های مختلف را با هم متحد کرده و با یکپارچه کردن مخالفین حکومت، آزادی را برای ایران به ارمغان آورد.
امروز متاسفانه در جامعه مجازی و بخصوص بالاترین، بجای مشاهده یکپارچگی در پشتیبانی از حرکت مردم؛ شاهد اختلاف و تفرقه افکنی هستیم.
یکی از حذف مجاهدین سخن می راند و دیگری سنگ را بسوی اصلاح طلبان نشانه می گیرد.
خوشا به سعادت جمهوری اسلامی؛ چون با چنین اتحادی؛ سالهای سال کسی را توان برچیدن این نظام نخواهد بود.

هموطن؛ امروز اتحاد ما مهمترین عامل پیروزی ماست.
نباشد که هاله ها؛ نداها؛ سهراب ها و ... در ایران برای آزادی جانفشانی کنند و ما اینجا بجای کمک به انها؛ مشکلی بر مشکلاتشان اضافه کنیم.

۱۳۹۰ خرداد ۱۲, پنجشنبه

از هر كران بانگ رحيل آيد به گوشم؛ بانگ از جرس برخاست واي من خموشم

بر ما روا نیست که بعد از چنین جنایتی سکوت اختیار کنیم. فشار جمهوری اسلامی و عوامل خامنه ای برای دفن شبانه هاله سحابی نشان داد که حاکمیت چکونه از نیروی مردم و جنبش سبز در هراس است. تجربه ما نشان از این دارد که به شورای هماهنگی راه سبز و مابقی آقایان نمی توان امید زیادی داشت. جکومت نیز ترسی از این شورا و شوراهای مشابه ندارد. ماجرای دیروز و همبستگی جوانان نشان داد که یکپارچگی ما در تصمیم گیری قادر به از بین بردن این جکومت خواهد بود.
بیایید دست به دست هم دهیم و خرداد را ماهی به یاد ماندنی تر از همیشه کنیم و نگذاریم خون هاله و سایر طرفداران جنبش پایمال شود.

پ.ن: کمترین کاری که هر کدام از ما می توانیم بکنیم شرکت در سردادن بانگ الله اکبر امشب بر بالای بام هاست.
همراه شو عزیز

۱۳۹۰ خرداد ۱۱, چهارشنبه

سندی دیگر بر قتل هاله سحابی توسط رژیم

اعمال فشار بر خانواده سحابی برای دفن سریع هاله سحابی توسط رژیم جمهوری اسلامی دلیل دیگری از قتل وی توسط این رژیم است. طبق قوانین در صورتی که فوت به صورت طبیعی نباشد؛ می بایست روند پزشکی قانونی، کالبد شکافی و ... صورت پذیرد.
اما انگار خامنه ای و شریکان این قتل تنها قصد دارند که این مساله را بپوشانند و خانواده سحابی را مجبور به دفن سریع این عزیز نمایند.

همراه شو عزیز - حرکت به سوی منزل هاله سحابی

نقل از فیس بوک 25 بهمن: حامد منتظری پسر احمد منتظری نوه آیت الله در مراسم تشییع پیکر مهندس سحابی بازداشت شد.


حرکت به سوی منزل هاله سحابی که در مراسم خاکسپاری پدر به دست ماموران امنیتی به شهادت رسید...آدرس منزل ایشان را اطلاع رسانی کرده با قراری که با دوستان می گذاریم حرکت می کنیم.... آدرس منزل هاله سحابی: جنب پل گیشا ابتدای خیابان گیشا. جنب بانک کشاورزی.خیابان نسیم. این پیام را به سرعت به اشتراک بگذاریم. امکان اختلال در اینترنت وجود دارد برای اطلاع رسانی سریع با هر ابزاری که داریم دوستان خود را مطلع کنیم. قرار ما امروز. تعلل در مقابل این ظلم جایز نیست...ما همه یک تن هستیم..

هاله جان خرداد را با نام تو سبز خواهیم کرد

خبر فوت پدرت را که شنیدم اندوهگین شدم؛ به راستی که آزاد شد. متاسفانه ایران فردا یکی از مهره های خوب و صادق خود را از دست داد.


امروز که خبر شهادت تو را شنیدم خشکم زد. باور نمی کردم. می دانستم که خامنه ای بویی از شرافت، آزادگی و انسانیت نبرده است. اما چنین اتفاقی حتی از انسانهایی که هیچ بویی از این خصوصیات نبرده اند نیز بر نمی آید.

به یزید اشاره می کنند! زینب حداقل توانست برای حسین عزاداری کند؛ افشاگری کند و حتی در درگاه یزید سخنرانی کند.

ببه خدا قسم که گر معیار و میزانی برای سنجش قرار دهیم؛ یزید پیش خامنه ای حسین است.

امروز حال و هوایم درست همانند روز 25 خرداد است.

ناباورانه؛ خشمگین و اندوهگین خبری را خواندم که هنوز نمی توانم آنرا بباور کنم.



هاله جان سلام ما را به پدر برسان؛

نمی گذاریم خونت پایمال شود.

پ.ن: فیس بوک 25 بهمن فراخوان حرکت بسوی خانه هاله سحابی را داده است:
آدرس: جنب پل گیشا ابتدای خیابان گیشا. جنب بانک کشاورزی.خیابان نسیم. 
بشتابید

۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه

بارسلونا با درهم شکستن منچستر یونایتد به قهرمانی رسید

تیم فوتبال بارسلونا با درخشش فوق العاده بازیکنانش توانست با نتیجه 3 بر 1 از سد منچستر یونایتد انگلستان عبور کرده و قهرمانی اروپا را بدست آورد.
تک گل منچستر در موقعیت مشکوک به آفساید به ثمر رسید.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

فرافکنی یا اختلاف بین دولت و خامنه ای

تونس و مصر شلوغ شد؛ ما بیست وپنج بهمن رو راه انداختیم.


حالا که سوریه اینطور به هم ریخته نشستیم داریم پای اختلاف خامنه ای و احمدی نژاد تخمه می شکنیم!!!

۱۳۹۰ فروردین ۹, سه‌شنبه

میرحسین موسوی

همیشه تاریخ این مملکت طوری بود که می توانستیم بر رهبران حزب های مختلف و جریان های متفاوت خرده بگیریم و از کم کاری آنها گله کنیم و بر آنان انگشت اتهام و کم کاری بگیریم.

اما این بار ورق برگشت. هر گاه فکر می کنم می بینم ما ابتدا ایستادیم و از میرحسین خواستیم که بیاستد؛ و او ایستاد آنگونه که شاید خوش بین ترین ما نیز انتظار چنین پایداری و پایمردی را نداشت.

امروز عزیزان جنبش سبز همچنان ایستاده اند و هر وقت که به اوضاع می نگرم گریه ام می گیرد؛ چرا که می بینم مردانی در این سرزمین نمایان گشتند که بر عهد خود ایستادند و هزینه آن را نیز پرداخت کردند.



حال که آنان بر عهد خود با ما پایبند بودند, بر ماست که کم کاری نکنیم.

تا آزادی باید ایستاد؛ نوروز را فرصتی بیابیم برای آگاهی بخشی؛ برای اینکه آگاهی مسیری شود برای آزادی همه ما.

۱۳۸۹ اسفند ۲۶, پنجشنبه

سال نو را با فریاد مرگ بر خامنه ای آغاز کنیم

امسال با سال پیش تفاوت عمده ای دارد. پارسال دو عزیز جنبش گرچه رسانه دولتی در اختیار نداشتند، اما صدایشان و پیامشان پهنه ایران و جهان را در نوردید. امسال این دو عزیز در حصر هستند. شاید کمترین کاری که بتوانیم با همیاری یکدیگر انجام دهیم؛ سر دادن فریاد مرگ بر خامنه ای باشد. این کار هزینه چندانی برای ما ندارد؛ ولی اریکه قدرت دیکتاتور را در آغاز سال نو به لرزه در خواهد آورد.




شاید بهترین زمان همان ساعت 10 شب قبل از سال تحویل باشد. زمان تحویل سال نیز خوب است اما نیمه شب است و ممکن است افرادی مریض در خانه داشته باشند و باعث آزار و اذیت عده ای شود و همه نیز بیدار نباشند تا امکان استفاده حداکثری از توان همه باشد.



به امید پیروزی بر رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی

۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

اعتراف های طائب، درز اطلاعات یا حقه ای برای ایجاد اختلاف

داشتم اعتراف های طائب را در مورد اختلاف افکنی در جنبش سبز با پرسش های مربوط به دهه شصت می خوندم. مساله چیزی است که می شد از همان ابتدا حدس زد. ولی سوال اساسی که امروز باید از خودمان بپرسیم این است که چرا خبر چنین تاکتیک ای را به ببیرون درز می دهند؟


به جرات می توانم بگویم که این تاکتیک بی اثر بود و پس از بحث های طولانی افراد با یکدیگر ؛ پاسخ روشنی که به سوال کنندگان داده می شد؛ این بود که در فردای دمکراسی حتی از میرحسین نیز می توان سوال کرد.

به نظر می رسه ؛ حکومت به دلیل به نتیجه نرسیدن اهدافش؛ این تاکتیک خود را لو داده باشد تا بتواند در جنبش و اپوزوسیون اختلاف بیاندازد.

همانگونه که وقت آن نبود که آنها چنین سوال هایی را مطرح کنند؛ وقت آن نیز نیست که ما اکنون این مساله را علم کنیم و بر طبل رسوایی کوبیده و موجب اختلاف در بدنه جنبش شویم.

بهتر است بجای به هدر دادن وقت و انرژی مان ؛ همگی دست در دست هم داده تا سه شنبه های اعتراضی با شکوهی برگزار کرده و اطلاع رسانی درست کنیم

یادمان باشد که دمکراسی ارمغانی است که نفع آن برای همه ماست.

۱۳۸۹ اسفند ۱۲, پنجشنبه

تاثیرات بد برداشتن اثرات منفی از بالاترین

هیچ روشی نیست که عیب و یا حسن کامل باشد. مدتی است که منفی کاربران بالاترین کلا بی اثر شده است که این موضوع تبعات منفی زیادی را داشته است. اثر منفی رای در چند زمینه حذف گردید که از ان جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. امتیاز کل مطلب ارسال شده
2. حذف مطلب ارسال شده در صورت ازدیاد امتیاز منفی
3. داغ نشدن مطلبی که دارای امتیاز منفی بیش از مقدار مشخصی است

اولا که عمل نشدن امتیاز منفی؛ بود و نبود آنرا زیر سوال می برد و شاید ببهتر باشد تا اصبلا آیکن قرمز رای منفی را نیز مسئولین بالاترین بر دارند.

اما واقعیت اینست که اگر قرار است کاربران درباره مساله ای اظهار نظر کنند ؛ شایسته است رای مخالف ایشان نیز دیده شود و اگر مراد از نادیده گرفتن رای منفی جلوگیری از دیکتاتوری حداکثر است بهتر است مورد 2 یعنی حذف مطلب ارسال شده در صورت ازدیاد امتیاز منفی را حذف کنند و مابقی گزینه ها دوباره فعال گردد.

متاسفانه مشاهده می شود که لینک هایی با اخبار دروغ و یا ناموثق براحتی می توانند در سیستم جدید داغ گردند؛ که این امر نه تنها با اعتبار بالاترین لطمه می رساند ؛ بلکه باعث آزرده خاطر شدن بسیاری از کاربران می گردد.

امیدوارم که مسئولین بالاترین، بازنگری دیگری در این سیستم که بصورت آزمایشی راه افتاده بود بنمایند.

یک بیزینس وقتی موفق است که به نظرات کاربران خود احترام بگذارد و سعی در ایجاد محیط دلخواه آنان را داشته باشد. حال اگر کاربران بالاترین را مشتریان آن فرض کنیم ؛ شایسته است که بالاترین در سیاست خود مبنی بر اعمال رای منفی کاربران تجدید نظری بنماید.

با تشکر از مدیریت بالاترین بخصوص بخاطر بالا نگه داشتن سرور های آن در سه شنبه اعتراضی قبلی و خنثی نمودن حمله های جمهوری اسلامی

۱۳۸۹ اسفند ۱۰, سه‌شنبه

بی بی سی: مرگ بر خامنه ای در میدان امام حسین

14:11یک شاهد عینی می گوید در تجمعی در میدان امام حسین تهران شعار "مرگ بر خامنه ای" سر داده می شد.

۱۳۸۹ اسفند ۹, دوشنبه

فرمان رسید این خانه از دشمن بگیرید / تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید

فکر می کنم دیگر هیچ حجتی نمانده تا بر تک تک ما تمام گشته باشد. با زندانی کردن میرحسین موسوی عزیز و مهدی کروبی شجاع وقت ان رسیده که طومار جمهوری اسلامی را برای همیشه در هم بپیچیم.

به گوش باشیم؛ دیگر باید این خیل اعتراض ها کل ایران را فرا گیرد و تمامی ساختار دیکتاتوری خامنه ای را در خود فرو بلعد.



همراه شو عزیز؛ دیگر وقت زیادی تا پیروزی نمانده است.

انقلاب، عفو یا انتقام

انقلاب های زیادی رخ داده است و پس از هر انقلابی یک سوال اساسی پیش پای مردم بوده است؟ با دیکتاتور و عوامل آن چه باید کرد؟

خیلی از حرکت های اعتراضی پس از پیروزی، دیکتاتور ها و عوامل سرکوب مردم را مجازات کرده اند و برخی نیز بوده اند که به آنها عفو اعطا نمو ده اند.

اما حرکت جنببش سبز در ابتدا به گونه ای پیش می رفت که قابلیت دادن عفو به دیکتاتور و عوامل رژیم ، در فردای ازادی وجود داشت؛ اما به نظر می رسد پافشاری بیش از حد دیکتاتور و کشتار و سرکوب بیش از حد؛ جامعه را به جایگاهی خواهد برد که عفوی برای انان متصور نبباشد.



روی سخن من با دیکتاتور نیست؛ چونکه او را امیدی به اصلاح نیست؛ اما باید به بسیجیان و سپاهیان و نیروی انتظامی گوشزد کرد که مراقب رفتار خود در این برهه حساس با مردم باشند؛ چون دور نیست روزی که خود را پاسخگوی اعمال امروز ببینند و شاید عفو و رحمتی نیز درکار نباشد و جزای هر عمل را در آن روز متحمل شوند.



خوب است این عزیزان بدانند که حتی اگر با قانون امروز ایران در فردای پیروزی محاکمه شوند؛ اعمالی که بر ضد ملت ایران مرتکب می شوند؛ تاوان سنگینی برایشان دارد.



به امید سه شنبه هایی که بتوانیم امید پیروزی را در آن نمایان سازیم.

۱۳۸۹ اسفند ۵, پنجشنبه

جنبش و مبارزه بی خشونت

از امشب فکر می کنم مبارزات جنبش وارد عرصه جدیدی می شود؛ باید کمی به خود بیاییم و بیاندیشیم که آیا جنبش همچنان می بایست به مبارزات بی خشونت پایبند باشد یا می بایست یک خط قرمز تعریف کرد؟ ایا اگر فردا قصد اعدام موسوی و کروبی را داشته باشند همچنان باید با استراتژی قبلی پیش رفت.

فکر می کنم حکومت امشب فرار رو به جلو داشته و قصد دارد با امنیتی کردن اوضاع اهداف پلید خود را به پیش ببرد؛ شخصا فکر نمی کنم اگر نظام قصد شکنجه؛ محاکمه و حتی خدایی نکرده گرفتن اعتراف از سران جنبش را داشته باشد ما می بیاست کماکان با سیاست قبل پیش برویم.

سوال جدی من نه تنها از دو نماینده جناب اقای موسوی و کروبی؛ بلکه از همگی خودمان است؛ که تا کی می توانیم بدین سان پیش رویم.

قبل از غافلگیری می بایست فکر کنیم و تصمیم خود را بگیریم؛ وگرنه ممکن است با اتفاقی نادر روبرو شویم و ابتکار عمل را از دست داده و در حالت انفعالی در مقابل حکومت قرار گیریم.

امشب خیلی نگرانم؛ احساس خوبی ندارم و فکر می کنم حکومت قصد دارد سریع مقاصد خود را پیش ببرد تا توان عکس العمل و فکر را از جنبش بگیرد؛ پس باید ببیاندیشیم که چه می خواهیم بکنیم!
وزیر اطلاعات در هم اینک در حال اتهام زنی به رهبران جنبش با سناریوی از پیش طراحی شده است و می بایست به جد درباره اوضاع فکری کرد.

۱۳۸۹ اسفند ۴, چهارشنبه

منشور جنبش سبز؛ کاستی ها و معایب

با مروری سطحی بر منشور منتشر شده جنببش، کاستی ها و معایب زیادی در آن نظر مرا جلب کرد. متاسفانه این منشور در حد انتظار من نبود و حداقل خواسته های من را نیز در خود جای نداشت.

حداقل خواسته هایی که من از جنبش دارم به شرح ذیل است:

1. استقرار نظام جمهوری مبتنی بر رای مردم و انتخابات آزاد با نظارت جامعه بین المللی بدون داشتن ولی فقیه،شاه و یا هیچ ولی نعمت دیگری
2. عدم دخالت دین در سیاست
3. آزادی و برابری جنسیتی؛ مذهبی؛ اعتقادی و ..
4. ایجاد قانون اساسی جدید مبتنی بر حقوق بشر و ازادی بیان؛ که نظر مردم در آن لحاظ شده باشد و پتانسیل ایجاد یک دیکتاتوری دیگر در ان نباشد.


اما انتقاد های من از متن منشور جنببش به شرح ذیل می باشد:

----------


ب. اهداف جنبش

جنبش سبز با پای بندی به اصول و ارزش های بنیادین انسانی، اخلاقی، دینی و ایرانی که در فرهنگ این سرزمین ریشه تنیده اند، خود را منتقد و پالایشگر روند طی شده در نظام جمهوری اسلامی ایران در سال های پس از انقلاب می داند و بر این اساس، حرکت انتقادی در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رأی مردم را وجه همت خویش قرار خواهد داد.

از دید من قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توانایی دستیابی به چنین امالی را فراهم نمی آورد و نمی توان در چارچوب آن نظام دلخواه جدید را شکل داد



ت. هویت سبز

گنجینة اسلامی، ایرانی

دین مشخص؛ قاعدتا نباید در منشور جنببش ذکر شود.

حفظ استقلال نهادهای دینی از حکومت

سخنی از حالت برعکس آن؛ یعنی استقلال حکومت از دین به میان نیامده است.



۳. رمز بقای تمدن اسلامی،ایرانی ما، همانا همزیستی و همگرایی ارزش های اسلامی و ملی در طول تاریخ این سرزمین است. در این راستا، جنبش سبز بر حفظ و تقویت ارزش های والای فرهنگ ایرانی و سرمایه های غنی انباشته شده در رسوم و مناسبت های ملی و آئین های مردمی تأکید می ورزد

قطعا میلی به نیل به گذشته نداریم و خواستار جدایی دین از سیاست هستیم؛ لذا ارزش های اسلامی نباید در منشور تبلوری داشته باشد.

حق حاکمیت مردم

بر این اساس، جنبش سبز تلاش های خود را برای صیانت از آرای مردم تا زمان استقرار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و منصفانه که شفافیت آن کاملا قابل تضمین باشد، ادامه خواهد داد. رأی و خواست مردم منشأ مشروعیت قدرت سیاسی است و جنبش سبز، اعمال هرگونه صلاحیت خودسرانه و گزینشی تحت عنوان نظارت استصوابی را مغایر با حق الهی کرامت و آزادی انسان، قانون اساسی، حق تعیین سرنوشت مردم توسط خود و حقوق بنیادین آنها می داند.

زمان گذار ببه دمکراسی در صورت پیروزی می ببایست مشخص باشد؛ وگرنه ممکن است به دیکتاتوری دیگری منجر شود.


شفافیت آن چگونه مشخص می شود؛ آیا با نظارت سازمان های بین المللی و مردمی یا ...؟


قطعا حق خود را می خواهیم و هیچ تفسیری از الهی بودن آن نمی پذیریم؛ سخن در جدایی دین از سیاست است.


قانون اساسی توان این گذار به دمکراسی را ندارد.



عدالت، آزادی و برابری

اجرای بدون تنازل تمامی اصول قانون اساسی و بویژه اصول ناظر بر حقوق ملت )فصل سوم(، هدف و خواست تجدیدناپذیر و حتمی جنبش است.

قانون اساسی توان این گذار به دمکراسی را ندارد.



امیدوارم دوستان دیگر نیز این منشور را خواند و نظرات خود را بیان سازند؛ تا شاهد منشوری قابل قبول برای تمامی افراد جنبش باشیم.

۱۳۸۹ اسفند ۱, یکشنبه

با حصر میرحسین موسوی، ماندلای ایران متولد شده است

نقل از اخبار لحظه به لحظه از رویدادهای اول اسفند بی بی سی:
18:42حمید دباشی، استاد دانشگاه کلمبیا، در برنامه شصت دقیقه تلویزیون بی بی سی فارسی گفت: "با حصر میرحسین موسوی، ماندلای ایران متولد شده است."

تلاش مردم برای نزدیک شدن به صدا و سیما

به گزارش بی بی سی:
---
15:12 یک شاهد عینی از تهران می گوید: "جمعیت معترضان در خیابان ولی‌عصر و خیابان میرداماد در حال افزایش است و این برای نخستین بار است که مردم تلاش می‌کنند خود را به ساختمان تلویزیون ایران نزدیک کنند."

درگیری شدید مردم با نیروهای سرکوب گر در خیابان انقلاب

به نقل از فیس بوک علی جوانمردی: پلیس و بسیجیان سعی دارند تا با ایجاد سر و صدا و رعب وحشت مردم را پراکنده کنند. تظاهرکنندگان در تمام نقاط به شدت مقاومت می کنند. خیابان انقلاب نبرد شدیدی بین نیروهای لباس شخصی و مردم به راه افتاده است. جوانان خشمگین کمر آنها را شکسته اند و دلاورانه مبارزه می کنند و شعار سر می دهند
https://www.facebook.com/javanmardia?sk=wall
-------
به نقل از بی ببی سی فارسی:
14:01یک شاهد عینی در میدان انقلاب تهران می گوید "ر میدان انقلاب مردم بهم رسیدن و جمعیت در حال افزایش است."

۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

استقبال مردم کرد از فراخوان اعتراض اول اسفند در شهر های مختلف

طبق فیس بوک علی جوانمردی: از شهرهای مختلف کردستان ایران ، کرمانشاه - ایلام - پاوە - جوانرود - سنندج - کامیاران - مریوان - سقز - بوکان - مهاباد و اشنویە خبرهای متعدد از منابع مختلف حاکی از استقبال عموم مردم بە اعتصاب و اعتراض روز یکشنبە است. فراخوان مشترک و جداگانە همە احزاب کرد و خبر رسانی رادیو و تلویزیونهای برون مرزی مهمترین عامل آماده شدن مردم کرد برای شرکت در اعتراض روز یکشنبە است.


از سوی دیگر دولت جمهوری اسلامی کە روز ٢٥ بهمن پنجاه درصد نیروهای نظامی مستقر در کردستان را بە مرکز فرستادە بود ، اکنون ناچار شده این نیروها را در کردستان نگاه دارد و برای حفظ آرایش نیروها در تهران از نیروهای مستقر در شرق کشور استفادە کند.

بنابر خبری از پاوە دستگاه پارازیت تلفنی را در محلە تکیە برای جلوگیری از تماس با خانوادە ژاله نصب کرده اند کە مانع ایجاد تماس با محلە خانوادە ژاله شدە است
https://www.facebook.com/note.php?note_id=499117212108&id=1478724752

۱۳۸۹ بهمن ۲۹, جمعه

همراه شو عزیز - اول اسفند روز گرامیداشت شهدای جنبش



شاید واقعا می بایست حماقت رژیم در قتل یکی از طرفداران جنبش سبز و مصادره وی رو از مکر های خدا دانست. این قتل توانست پس از مدتهای مدید نقطه اشتراکی برای به هم پیوستن جنبش کرد ها و جنبش سبز گردد.
 آخرین ماه سال، بهترین فرصت برای درخشش جنبش و فرسایش بیش از حد رژیم است. یادمان بباشد که روزهای بزرگی را در پیش داریم که با برنامه ریزی و شرکت همه جانبه می توانیم ضربه های ماندگار به پیکر رژیم وارد سازیم.
این برنامه ریزی عملا با تظاهرات 1 اسفند اغاز گردیده ومی تواند با برنامه ریزی برای بهره برداری از چهارشنبه آخر سال  ضربه ای خیره کننده به رژیم وارد سازد.
اگر برنامه ریزی و درایت خوبی داشته باشیم؛ فرصت ها را از دست نخواهیم داد و بعدا افسوس فرصت های رفته را نخواهم خورد.
بر ماست که برای ازادی مبارزه کنیم و یاد عزیزانی که در این راه از دست داده ایم را گرامی داریم.
-----------
کل طول خیابان ولیعصر وعده دیدار ما.

۱۳۸۹ بهمن ۲۸, پنجشنبه

مراسم ختم محمد مختاری

مطابق با فیس بوک محمد، مراسم ختم محمد مختاری در تاریخ ‎29بهمن ساعت 14 الی 15:30 در مسجد امام حسن مجتبی واقع در تهران میدان رسالت خیابان دردشت خیابان 62 شرقی(یا کوچه شهید عابدی) مسجد امام حسن مجتبی برگزار می شود

لازم به ذکر است ساعت 16 به بعد منزل ان شهید پذیرای مشتاقانش میباشد

ادرس منزل : تهران میدان رسالت خیابان دردشت خیابان 62 شرقی(یا کوچه شهید عابدی) میدان سوم کوچه شهید هراتی پلاک 51

۱۳۸۹ بهمن ۲۶, سه‌شنبه

تشییع جنازه شهید جنبش محمد مختاری

این رو به نقل قول از پیامی که دوستان محمد روی والش روی فیس بوک گذاشته اند می نویسم:


‎27بهمن مراسم تشییع جنازه شهید راه ازادی محمد مختاری است...به این ادرس : تهران میدان رسالت خیابان دردشت خیابان 62 میدان سوم کوچه شهید هراتی پلاک 51.....ساعت 9 صبح به بعد.....لطفا اطلاع رسانی کنید....با تشکر
-----
نمیتونم بیشتر توضیح بدم....اگر مشکلی پیش نیاد و خانواده شهید محمد مختاری را اذیت نکنند فردا صبح مراسم تشییع جنازه از جلوی خانه ان شهید برگزار میشود...و فعلا پیکر پاک ان شهید دست نیروهای امنیتی هستش و گفتند که تحویل میدهند...البته با حضور نیروهای امنیتی........و این خبر 100% موثق هستش....
 
متاسفانه انرژی من در بالاترین تمام شده است؛ یکی از دوستان قبول زحمت کنه شیرش کنه
فرمهر (asis)

 

به یاد محمد مختاری؛ شهید سبز جنبش در 25 بهمن

خدایا ایستاده مردن را نصبیم کن که از نشسته زیستن در زلت خسته ام!ا




اینجا ایران است. حکومتش ،حکومت امام زمان است.بر مبنای قرآن است. رهبرش ،رهبر مستضعفین جهان است. قوت غالب مردم نان است. بهای نان،به قیمت جان است. ثروتش برای فلسطینیان است.دانشگاهش ،ستاره باران است. جای روشنفکرانش ، زندان است. هر که فریاد بزند ،از کافران است. سکوت نشانه مسلمان است. شرکت در راهپیمایی بزرگترین نشانه ایمان است.انچه روز به روز ارزان میشود جان انسان است



شاه خواهد رفت، اگر بخواهیم

۱۳۸۹ بهمن ۲۵, دوشنبه

مجوز راهپیمایی خیلی وقته که برای ما صادر شده است

انتشار خبری از آفتاب نیوز مبنی بر موافقت وزارت کشور با راهپیمایی امروز حدس و گمان های متفاوت و واکنش های متفاوتی را در رسانه های مختلف به همراه داشت. اما سهام نیوز نیز این خبر را تایید کرد و رسانه هایی مانند تابناک آنرا رد کردند.
ممکن است مجوز صادر شده باشد؛ و رسانه های دولت تنها با رد ان قصد داشته باشند تا بقول خود مردم را از پیوستن به خیل جمعیت باز بدارند؛ و بعدا از این مجوز استفاده سیاسی برند.

اما مهم اینست که مجوز راهپیمایی خیلی وقت است برای ما صادر شده و راهپیمایی جنبش سبز هیچگاه منتظر دسیسه های حکومت دیکتاتوری نخواهد ماند.

۱۳۸۹ بهمن ۲۰, چهارشنبه

جناب صدای آمریکا؛ قسم حضرت عباس رو باور کنیم یا دم خروست رو؟

چندین روز از اعلام راهپیمایی 25 بهمن توسط میرحسین موسوی و مهدی کروبی و اعلام آمادگی جنبش سبز برای حضور پررنگ و موثر در آن روز جهت اعلام مخالفت با رژیم دیکتاتوری خامنه ای می گذرد. گرچه آیت الله بی بی سی ؛ چند روز اول خود را به کوچه علی چپ زدند ولی در نهایت انگار کمی شرم و حیا پیدا کردند و خبری ولو کمرنگ از این اتفاق پیش روی را ارائه دادند. ولی انگار فاصله زمانی صدای آمریکا بسیار دورتر از منظومه شمسی بوده و اخبار هنوز به گوش ایشان نرسیده است. براستی آیا این مساله ریشه در توصیه مقامات آمریکا جهت مکدر ننمودن اوضاع خ.ر و ا.ن را دارد؟ ما که فکر نمی کنیم این مساله اصلا ربطی به محاکمه قریب الوقوع 3 گردش گر امریکایی دارد! و همچنین اصلا گمانی هم نمی برییم که خدایی نکرده سیاست صدای امریکا و ایالات متحده گرفتن طرف حق تاریخ است! جالب است روندی که با محدود کردن برنامه تفسیر خبر شروع شد حال با سانسور خبری جنبش سبز مسیر خود را ادامه می دهد.

----
پ.ن: دوستان سبز که وبلاگ دارند و دعوتنامه بالاترین می خواهند آدرس وبلاگشون رو اینجا بگذارند.

۱۳۸۹ بهمن ۱۸, دوشنبه

فراخوان الله اکبر 24 بهمن

روز بزرگی که مدتها ارزویش را داشتیم و انتظارش را کشیدیم به یمن حرکت میرحسین موسوی و مهدی کروبی در راه است.
در شب قبل از راهپیمایی 25 بهمن بیایید یکبار دیگر با صدای الله اکبر لرزه بر اندام دیکتاتور اندازیم.
وعده ما 24 بهمن ساعت 22

----
پ.ن: دوستان سبز که وبلاگ دارند و دعوتنامه بالاترین می خواهند آدرس وبلاگشون رو اینجا بگذارند.

۱۳۸۹ بهمن ۱۷, یکشنبه

بیایید تا 25 خرداد 88 را در 25 بهمن تکرار کنیم

فرصت زیادی را به انتظار ایستادیم تا یکبار دیگر در کنار هم پایه های دیکتاتوری را به لرزه درآوریم.

روز بیست و پنج بهمن ماه قطعا روزی سرنوشت ساز برای تمامی ما خواهد بود که یکبار دیگر با اقتدار همانند بیست و پنجم خرداد ماه 88 دیگر پایه های نظام دیکتاتوری اسلامی را به لرزه درآوریم.

بسیار ایستادیم و بسیار هزینه دادیم تا بدین جا رسیدیم. روزی بزرگ و سر منشاء تحولاتی بزرگ خواهد بود؛ تنها باید دوباره بلند شد.
------
پ.ن: دوستان سبز که وبلاگ دارند و اکانت بالاترین ندارند؛ در صورت تمایل برای دریافت دعوتنامه می توانند همینجا آدرس وبلاگشون رو بگذارند.

۱۳۸۹ دی ۲۹, چهارشنبه

پیروزی قاطع ایران برابر امارات

تیم ملی ایران با ارائه بازی روان در برابر امارات متحده عربی توانست این تیم را با اختلاف سه گل شکست دهد.
گل دوم ایران در حالی به ثمر رسید که ایران ده نفره بود.

۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

ایران 2 عراق 1

تیم ملی ایران در اولین بازی در جام ملت های آسیا با نتیجه 2 بر 1 از سد عراق عبور کرد.با این نتیجه ایران در صدر گروه خود قرار گرفت